برای شهید علی ....
سلام
خیلی سخته آدم در مورد کسی بنویسه که نه دیدتش و و شایدم نمی شناستش
از وقتی چشمم رو باز کردم فقط اسم علی بوده
و فیلم تشیع جنازه اش.
یه آدم که از الان من 3 سال کوچیکتره
با همون لباس خاکی می ذارنش تو خاک
و یه لبخند مثل همه شهید ها
آروم خوابیده و لبخند ممی زنه
خوب که دقت کنی جای ترکشو رو صورتش می بینی
از زیر چشمش ترکش رفته تو و پشت سرش در اومده
ولی صورتش فرم خودش رو از دست نداده
خواهراش روسری سفید سرشونه
خاله اش سرش رو آروم گذاشته رو سینه اش و گریه می کنه
کسی که برای علی از مادرش هم دوست داشتنی دار تر بود
22 سال گذشته ولی داغ علی هنوزم برای پدرش خیلی تازه است
حتی اعدام صدام هم اون رو خوشحال نکرد
هنوزم نمی دونم علی برای چی رفته جبهه
یه سری می گن مامانش عشق این رو داشت که مادر شهید بشه
اما من می گم مهم اینه که رفته و حالا نیست
شاید اگه من جای اون ...
22 اسفند سالگرد شهادت علی تو کربلای پنج ...
کلمات کلیدی :