سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باید کاری بکنم!

ارسال‌کننده : مریم در : 87/6/31 8:55 صبح

سلام

خیلی وقته چیزی نتونستم بنویسم.سه سالی می شه

ولی دیگه می خوام این سکوت رو بشکنم

یه چیز جدید دست گرفتم

برخلاف نوشته های قبلیم

مدتها ذهنم رو مشغول نکرده

حتی قبل از شروعش اسمش رو هم انتخاب نکردم

حالا هم که داره تموم می شه هنوزم اسم نداره

می دونم ته داستان چی می خواد بشه

ولی نمی تونم بنویسم

انگار حالش رو ندارم

هیچ وقت مناسبتی ننوشته بودم

اما حالا دارم می نویسم

همیشه موقع داستان نوشتن گریه می کردم

تو این سه صحفه حتی یه قطره اشکم نریختم

نمی دونم چی می خواد بشه

ولی واسم خیلی مهمه

می خوام افتخارش رو هدیه کنم به مامان و بابام

فکر کنم خیلی وقته بهم افتخار نکردن

باید یه داستان خوب بشه

خدا کنه...




کلمات کلیدی :

گاهی

ارسال‌کننده : مریم در : 87/6/25 7:25 صبح

خانمان سوز بود، آتش آهی، گاهی

ناله ای می شکند، پشت سپاهی، گاهی

گر مقدر شود، ملک سلاطین پوید

سالک بی خبر خفته به راهی، گاهی

قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود

به عزیزی رسد، افتاده به چاهی، گاهی

هستیم سوختی از یک نظر ای اختر عشق

آتش افروز شود، برق نگاهی، گاهی

روشنی بخش از آنم که بسوزم چو شمع

رو سپیدی بود از بخت سیاهی، گاهی

عجبی نیست اگر مونس یار است رقیب

بنشیند بر گل، هرزه گیاهی، گاهی

چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی

دل بر قصد ببر از شوق گناهی، گاهی

اشک در چشم، فریبنده ترت می بینم

در دل موج ببین، صورت ماهی، گاهی

زرد رویی نبود عیب، مرانم از کوی

جلوه بر قریه دهد، خرمن کاهی، گاهی

دارم امید که با گریه دلت نرم کنم

بهر طوفان زده، سنگی است پناهی، گاهی

معینی کرمانشاهی




کلمات کلیدی :

شعری از پابلو نرودا، با ترجمه‏ی احمد شاملو

ارسال‌کننده : مریم در : 87/6/24 7:59 صبح

به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.

به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.

به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برده‏ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.

تو به آرامی آغاز به مردن می‏کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میکنند،
دوری کنی . .. .،

تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در تمام زندگی‏ات
ورای مصلحتاندیشی بروی . . .
-
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نکن.

...................................................

این رو از وبلاگ یکی از دوستهای خوبم تو 360 برداشتم ولی چون می دونم دوست نداره اسمش رو اینجا بیارم ، آدرسی ازش نمی دم.




کلمات کلیدی :

   1   2   3      >