حق دارم
سلام
نمی دونم شما چند تا دوست دارید که از اول، دوم راهنمایی باهاشون دوستید شایدم بیشتر
ولی این رو مطمئنم که خودم تنها کسی هستم که بعد از 11سال دوستی به جای 12 آبان، 21 آبان زنگ می زنم خونه ی دوستم و تولدش رو تبریک می گم
نمی دونم دقیقا از کی این کار رو شروع کردم ولی می دونم غیر از 2 یا 3 سال بقیه موارد 21 آبان تولد نرگس فراموشم نشده.
بیچاره نرگس اون اول ها منتظر تلفنم می شست ولی حالا اگه 12آبان زنگ بزنم تعجب می کنه
من که بهش پیشنهاد دادم بره شناسنامه اش رو عوض کنه
می گه مریم تو کی از رو می ری؟
حقیقتش خودم هم نمی دونم کی می خوام از رو برم
اصلا هم فکر نکنید من این پست رو گذاشتم از دل نرگس در بیارم ها
نه...
همین جوری خواستم بدونید که من...
من و نرگس 11ساله با هم دوستیم، راهنمایی با هم توی یه مدرسه بودیم اما بعدش از هم جدا شدیم
بیشتر ارتباط ما تو این سالها از طریق تلفن بوده، کمتر از ده بار رفتیم خونه ی هم دیگه
اما تو این سالها ما بهترین دوستهای همدیگه بودیم
تازه این رو هم بگم
دوستم شاگرد اول شیمی ورودی 84 شریفه
این رو هم نگفتم پز الکی بیام
خواستم بگم که خودم رو تو این موفقیت هاش سهیم می دونم
چون خیلی شب ها تو نماز هام براش دعا کردم
چون از ته قلبم براش خوشبختی و موفقیت خواستم
همون طور که اون هم تو موفقیت های من سهیمه (البته اگه موفقیتی وجود داشته باشه!)
همین جا می خوام به خاطر تمام مهربونی ها، همه ی تلفن ها، همه ی ایمیل ها و ....
از خودم تشکر کنم
نه خداییش قبول داری؟!
حق دارم
این همه براش زحمت کشیدم
سر سیاهه زمستون یخ حوض می شکوندم لباس می شستم تا این بچه درسش رو بخونه
حالا مگه چه عیبی داره به جای 12 آبان، 21 آبان بهش بگم تولدت مبارک؟
تازه دلش هم بخواد مگه چند تا آدم (درضمن نمی خواد در مورد تفاوت آدم و آدمیزاد هم بهم تذکر بدید، خودم بلدم ولی دوست دارم بگم آدم!) تو دنیا هستند که دو تا روز تولد دارند؟
هان؟
نه شما بگید؟
آره والا کجا زمان شاه اینجوری بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کلمات کلیدی :