سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به جز تو همه می دون، همین خوبه، همین خوبه!

ارسال‌کننده : مریم در : 91/12/19 7:18 عصر

سلام
بازم دعوا
بازم قهر
بازم گریه و هق هق
و یه حس مزخرف
که چرا
نه واقعا چرا
چی شد من دیوونه شدم و ازدواج کردم
...................
رفتارش گاهی بد رو اعصابمه
از بعضی از کارها و رفتارهاش واقعا بدم میاد
بعضی موقع ها حس می کنم جز ایراد گرفتن از من
کار دیگه ای بلد نیست
...........................................
بعضی موقع ها دلم می خواست
می تونستم ولش کنم، برم
واسه همیشه
بذارم از اون خونه برم
بعضی وقت ها در و دیوار خونه
می خوان من رو بخورن
یا شب ها موقع خواب غصه عالم به دلم می شینه
................................
همین خوبه که غیر از تو
همه از خاطرم میرن
هنوز گاهی سراغت رو
از این دیوونه می گیرن
به جز تو
همه می دونن
واست
این مرد
می میره
واسه همین جداییت رو
کسی جدی نمی گیره
همین خوبه
همین خوبه
..................................
ولی همیشه
اونه که برای آشتی پا جلو می ذاره
اونه که ناز منو می کشه
همیشه حق رو به من می ده
اشک هام رو اون فقط جدی می گیره
اونه که تو اوج ناراحتی و عصبانیت
یهو می زنه زیر خنده
و
همیشه این منم که
خجالت می کشم
حتی اگه فکر کنم حق با من بوده
......................................
وقتی به چشمهاش نگاه می کنم
وقتی لبخندش رو می بینم
وقتی ازش عذرخواهی می کنم
می گه
تو تقصیر نداری
رفتار من بده
وقتی اشک هام رو پاک می کنه
از خودم می پرسم
حس من به این آدم چیه؟
چرا من می خواستم واسه همیشه ترکش کنم؟
چرا از دستش عصبانی شدم؟
.........................................
همین خوبه که با اینکه
چشمهات روی من بستی
تو چند تا خاطره با من
هنوزم مشترک هستی
همین خوبه که آرومی
و حس می کنی آزادی
که دست کم
تو عکس هامون
هنوزم پیشم ایستادی
واسه من کافیه اینکه
تو از من خاطره داری
به یادشون که می افتی
واسه من وقت می ذاری
همین خوبه
همین خوبه
........................................
وقتی بهش فکر می کنم
یه جریان گرم از توی قلبم می گذره
حتی اگه خیلی عصبانی باشم از دستش
نگاه کردن به عکس ها و فیلم هامون
یاد کردن از خاطره هامون
باعث می شه
از خودم بدم بیاد
شاید این منم که خیلی ناسپاسه
....................................
بعداز هر دعوا
حس می کنم
هزار بار بیشتر از قبل دوستش دارم
و این اطمینان که
اونم دوستم داره
همین خوبه
...............................
همین خوبه که با اینکه
سراغ از من می گیری
ولی تا حرف من می شه
یه لحظه تو خودت می ری
به جز تو
همه می دونن
واست
این مرد
می میره
واسه همین
جداییت رو کسی جدی نمی گیره
همین خوبه
همین خوبه
..............................
من و
همه می دونیم
واسم این مرد می میره
واسه همین
قهرم رو حتی خودم هم
جدی نمی گیرم







کلمات کلیدی :

انسانم آرزوست!

ارسال‌کننده : مریم در : 91/9/8 7:47 عصر

سلام

می خواستم از آقای رستمی و گل آقا اینجا تشکر کنم

شاید هیچکس آقای رستمی و گل آقا رو نشناسه

ولی دیشب در حق من لطف بزرگی کردن




کلمات کلیدی :

می توانم آیا نبارم من؟

ارسال‌کننده : مریم در : 91/9/7 11:41 صبح

سلام

شبانگاهان تا حریم فلک چون زبانه کشد سوز آوازم

شرر ریزد بی‌امان به دل ساکنان فلک ناله سازم

دل شیدا، حلقه را شکند، تا برآید و راه سفر گیرد

مگر یک‌دم گرم و شعله‌فشان، تا به بام جهان بال و پر گیرد
.............................................
دیروز رضا رفته بود ختم بابای دوستش شمال
چون احتمالا دیر می رسید
قرار شد من برم خونه بابامینا
رضا ساعت 10 رسید تهران
ولی گفت نمیام دنبالت
امشب بمون
برای بابات دختری کن
...........................................
خوشا ای دل بال و پر زدنت، شعله‌ور شدنت در شبانگاهی

به بزم غم، دیدگان تَری، جان پرشرری، شعله آهی

بیا ساقی تا به‌دست طلب، گیرم از کف تو، جامِ پی در پی

به داد دل، ای قرار دلم، نوبهار دلم، می‌رسی پس کی؟

 چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من

می‌توانم آیا نبارم من؟
..........................................................................
نصفه شب بهم زنگ زد گفت «پشیمون شده»
.......................................................................
نه تنها از من قرار دل، می‌رباید این شور شیدایی

جهانی را دیده‌ام یکسر، غرق دریای ناشکیبایی
.............................................................
امروز دارم دیوونه می شم
دلم می خواد زار زار گریه کنم
نمی دونستم پیمان ازدواج که می گن یعنی چی!
نمی دونستم اون حلقه الفتی که خدا بین زن و مرد می بنده یعنی چی!
................................................................
بیا در جان مشتاقان، گل‌افشان کن، گل‌افشان کن

به روی خود، شب ما را، چراغان کن، چراغان کن

چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من

می‌توانم آیا نبارم من؟

...................................................
دلم می خواد زودتر کلاس هام تموم شه
ساعت 8 شه برم خونه
با تموم خستگیم برای رضا غذا بپزم
چای دم کنم
انار دون کنم
منتظرش بمونم تا از راه برسه
.................................................
پ.ن.1. دم خدا گرم!




کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5   >>   >