اَ ! چه غفلتي ! موجب پشيماني بود ! پنج نفر زودتر ... اَ !!!
اون هايي رو كه كامنتيدي در وب من با كي بودي ؟ با خودت ايشالا ديگه !؟ چون از گوشي ات هيچي نگو كه اصلا نمي خوام اسمش و بشنوم هيچ خاطرم نمياد به مسيج هاي سوالي ام حتي ،جواب داده باشي . كامنت هم خودت گفتي زياد نذار . تلفن هم جات خالي همين ديشب زدم حدوداي هشت ،برنداشتي . آره ، حتما با خودتي !
و اما بعد دردسرهاي جذابيته ديگه ! اين جناب آرمان هم دلخجسته اي دارن ! سربه راه ؟!!!
ئه ! مريم ديدم از كنار خيابون نوشتي فكر كردم مي خواي از موضوعات جالبي مثل علافي حرف بزني . مزاحمت و امنيت و ... كهنه كرديم اينها رو ! ديگه بزرگ شديم ! درك مي كنيم ! ( در راستاي اينكه مشخص شده لحن من رو از ياد بردي ياددآوري ميگردد كه بايد با استهزا بخوني . تلخ ِ تلخ !)
فكر كن ! تو اون سرماي سگي 40 دقيقه ي تمام سر تخت طاووس به فاصله ي هر سه ثانيه مي گفتم سر اميرآباد ! 40 دقيقه ي تمام تاكسي هاي پشت سرم ( پارك كرده بودن مرفه ها! ) با موسيقي دلنوازي مي گفتن دربست ! 40 دقيقه ي تمام زل زده بودم به فست فود شيلا كه پايين اسمش نوشته بود مبتكر اولين هات داگ واقعي در ايران ! 40 دقي... 40 ساعته كه دارم فكر مي كنم چطوري مي شه مبتكر يه چيز ِ واقعي بود .