معلومه وقت نداري وگرنه با دقت بيشتري مي خوندي! :
يك: «کامنت گذار» يعني من، نه وبلاگ صاحاب!
دو- نگفتم تو تغيير نام دادي. ميگم نفهميدم اين «حساسيت»ت به عوض شدن اسم توسط «مسئولين» جديه يا شوخي. وگرنه كه دانشگاه ما هم به واحدهاي بزرگتر از يك دانشكده كه يك جا هستند ميگه پرديس.
سه - باشه.
يك- اين بخش توسط كامنت گذار حذف شد!!!
دو- والا من بعد از دوازده سال شوخي - جدي تو رو نفهميدم. ولي اگر جدي ِنگاهت به اين تغيير نام،من يكي نمي فهمم اين همه حساسيت رو.
سه- ميس يو شديد. هرچند كه سايه ات هم انگار مثل سرت سنگين شده اين روزا !
چهار- مي خوام هماهنگ كنم با زهرا برم بيرون. مياي؟ اگر نه با نرگس؟ اگر نه خودمون؟ اگر نه پس چي؟! ( و البته كه مي دونم سرت شلوغه و اينا)
راسي خانم شاخه نبات
تونستيد به وبلاگم يه سركي بزنيد! اصلا موضوع خوبيرو برگزدم يانه؟
شما هم تا حالا به تنهاييتون فكر كرديد؟
اصلا به نظر شما تنهايي خوبه يا نه؟
شاد ميشم تشريف بياريد وبلاگم!
راسي منظورتونو از پرديس نفهمديم تونستيد توضيح بديد
وبلاگت خيلي جالب بود. از نحوه چيدمان واژه هاتم خوشم اومد.
به وبلاگ تنهايي منم يه سر بزني ممنون ميشم.
خوش باشي
هشت تا پيام خصوصي...؟؟
من برات نگرانم
سلام چي شده كه اين قدر عاشق دانشگاه شدي؟
اون موقع كه بايد خودت رو نشون مي دادي گذشته..
ديگه عشق و عاشقي از ما گذشته