• وبلاگ : شاخه نبات
  • يادداشت : نداشته هاي من
  • نظرات : 3 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين لامعي 

    سلام خانوم...

    با اجازتون يكي از نوشته هاتون رو با اسم خودتون تو يه چند تا وبلاگ گذاشتم...

    تيتر اون نوشتتون اين بود: علي کوچولو، اين مرد کوچک؛ پشت دريا شهري است!

    خيلي با اون نوشته حال كردم...به حس و حال ما بچه سينمايي ها زياد ميومد...تو كافه امير قادري، بچه ها با اون نوشته ي شما كه توش از دنياي كودكي و كارتون هاي رويايتون گفتين كلي حال كردن......به هر حال شرمنده كه اول گذاشتم و بعد خبر دادم...آخه نميدونستم اين جا بايد چي جوري كامنت گذاشت...!

    تو اين شرايط كه هممون درگير و منتظر آغاز جشنواره ي فجر و ديدن فيلم ها (به رنگ ارغوان، طهران تهران و ...) و نوشت نقد هاي سينمايي واسه اين ور اون ور هستيم، اين وب شما بدجور وقتمو گرفت...!

    نشستم تمامي پستها و مطالبي كه نوشتين رو از اول تا آخرش خوندم...از پاييز 87 تا پاييز 88...همشو...

    با خيلي هاش حال كردم و از چند تاش خوشم نيومد...

    بعضي جاها خنديدم، بعضي جاهاشم گريه كردم يواشكي...

    بعضي نوشته هاتون واقعا باحال و تر و تميزه...ايول

    يا علي مدد

    پاسخ

    سلام.ممنون از لطفتون