چه ...ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در اينجا جاي دارد ياد كنم از يك عدد حرف كه يكريز از دهن اين مترجم گرام نمي افتد:
هروقت سر كلاس بهش ميگيم اين بندوبساطت رو جمع كن به درس گوش كن ميگه بايد كار بكنم تاشكم شماها رو پر كنم؟؟؟
حالا اگه يه نهار هم ميداد بخوريم دلم نميسوخت باز قبلا كه كار نميكرد سر كلاس دو كلام باهم حرف ميزديم
اصلا حالا كه اينجور شد منم ميرم تمام مكاتباتمون رو چاپ ميكنم تا پول در بيارم ميدونم خوب فروش ميره!!!